02144056338
drshabanmandana@gmail.com
  • 02144056338
  • 02144025086
  • 02126159483
  • 09195711714

سوالات متداول

سلام خانم دکتر. من یه دختر ۲۳ ساله هستم و مدت ۱ سال و نیم هست که با پسری در ارتباطم. حدود ۶ ماه پیش ایشون با یه دختر دیگه تو دانشگاهشون آشنا شد و باهاش دوست شد در حد اینکه بخوان حتی رابطه جنسی داشته باشن.. بعد من بخاطر وابستگی زیاد بهش هر روز زنگ میزدم و گریه که نکن این کارو و من نمیتونم بدون تو و این حرفا... که بعد از دو هفته گفت باشه و تموم میکنم باهاش. و تموم هم کرد‌. اما همچنان هر از گاهی به هم اس ام اس و پی ام میدن و این منو به شدت داغون کرده و خودشم میگه نه چیزی بینمون نیست و من تورو دوست دارم! از یه طرف ازش متنفرم از یه طرف واقعا دوسش دارم. نمیدونم چیکار کنم نمیدونم واقعا.. به نداشتنش که فکر میکنم حس درد شدید تو قلبم دارم. نمیتونم دل بکنم چه کنم؟ ضمن اینکه واقعا کارایی میکنه که نشون میده دوسم داره.. ولی من بی اعتمادی داره دیوونم میکنه. به محبتش خیلی نیاز دارم چون این کمبود تو خونواده برام برطرف نشده.. از طرفیم حس میکنم داره بازیم میده و هر لحظه ممکنه دیگه منو نخواد. ضمن اینکه آدم بسیار دمدمی مزاجیه مثلا امروز میگه وای تو اصن باید تو زندگیم باشی بعد فرداش سرده سرد حرف میزنه. خیلی تحت فشار عاطفیم.. هرچی تقلا میکنم و دست و پا میزنم بیشتر میرم تو باتلاق. اعتماد ندارم دیگه به هیچ آدمی
دختر ۱۹ ساله هستم و خانواده مذهبی و سنتى دارم و محدودیت هاییکه از جانب خانواده برام تعریف میشه منو آزار می ده و خیلیا رو نه با منطق میشه تطبیق داد و نه حتی با اعتقادات مذهبی. من حتی برای چیزهایی که شخصیه و به هیچکس ربطی نداره هم اختیار کامل ندارم. من حق اینو ندارم که یه جایی از گوشم رو سوراخ كنم یا موهام رو رنگ کنم در حالیکه این بدن منه و اینها هم کارهای بدی نیستن و دختری که این کارها رو میکند هم دختر بدی نیس. ولی مادرم به چشم بدی به این تمایلات و سلیقه های من نگاه می کنند انگار که دارم قدم برمیدارم برای خراب شدن:/ و صحبت های من رو درباره اينکه اینها کارهایی نیستند که از نظر اخلاق يا مذهب یا هر چیزی غلط باشند اصلا قابل قبول ومنطقی نمی دونن و حتی خودشونم دلیلی ارائه نمیدن جز اينكه مثلا زشته و میپرسم چرا زشته و فقط میگن خب زشته دیگه یا فلان فامیل چه چیزی میگه و من نمیدونم چرا باید نظر دیگران انقدر اهمیت داشته باشه. و با این که نامعقول لباس نمی پوشم و تمام دوستانم قبول دارند که ب نسبت اکثریت دخترها آدم بسته تری هستم بازهم بعضی جا ها مخالفت میکند من به پوشش اعتقاد دارم ولی تا حدودی که درک کامل دارم. و یا درباره ارتباط با جنس مخالف خانوم خرم من حتی با مردها دست هم نمیرم چه برسه به روابط دیگه ای من حتی یک دوست پسر هم به عمرم نداشتم ولی باز وقتی توی جمع مختلط حصور پيدا ميكنم و حتی برای دورهمی نهار خوردن هم از طرف پدرم با واکنش های شدیدی رو به رو میشم. با مهاجرت مخالف اند مادرم میگه سفر رفتن دختر خوب نیست من نه لب به سیگار زدم نه به الكل نمیدونم چی میخوان من باور دارم که دختر خوبی هستم ولی حس میکنم با من خیلی مشكل دارن و من برای کوچکترین کارهام هم اختيارم دست خودم نیست همش به خاطر محدودیت هام غصه و حرص می خورم و نمی دونم چيكار کنم نه جرئت رو برو شدن با دعوا هاشون رو دارم که برم خودم کاری که میخوام رو انجام بدم و نه تحمل ناراحت کردنشون و نه طاقت جنگ اعصاب بعدش که میخوان منو به چشم دختر پررو و گستاخ ببینن و برای آينده روابطمون به مشكل بخوره و حس میکنم ترسو ام که نميرم کار خودمو بكنم الان من باید چیکار کنم؟
با سلام و عرض تشکر از زحمات شما من تازگی ها در کارگاه های مهارت زندگی و کارگاه انواع عشق با دیدگاه برگ شرکت کرده ام اوایل در مورد کودکیم هر چقدر فکر میکردم چیزی به یاد نمی آوردم که بتواند کمکم کند که زخم های دوران کودکیم را بشناسم اما با فکر کردن زیاد یادم اومد کودکی بسیار مغرور و خشمگین در مهد بودم و در بعضی محیط های اجتماعی رفتار نامناسب از نظر جنسی داشتم مثلا به گفته خواهرم در سن شش سالگی از الت تناسلی مردانه و روابط زناشویی می گفته ام با وجودی که در خانواده ای مذهبی و مقید بزرگ شده ام یا خود را به یاد دارم که پدرم به خاطر تقاضای نامربوطم از پسر عمه ام مبنی بر دیدن آلت تناسلیش بر اثر کنجکاوی حسابی با من دعوا کرده است و شبی را به یاد دارم که در کنار عمویم خواب بودم و حس کردم با وحشت از لمس آلتم از خواب برخاسته ام . من چندین رابطه ناسالم را تا این سن پشت سر گذارنده ام آیا این مسایل و خشم دوران کودکیم می تواند در درمانم موثر باشد ؟سوالم اینجاست چرا تا این میزان عصبانی و گستاخ و بی پروا بوده ام؟ من از یک سالگی در مهد بوده ام به خاطرکارمند بودن هر دو والدینم . به تازگی با گذراندن کارگاه ها و آگاهی از تاثیر دوران کودکی و ضمیر ناخودآگاه توانستم به آخرین رابطه ناسالمم با قاطعیت پایان دهم اما در مورد کودکیم نگران تر شده ام . با سپاس

برای تماس با ما با شماره های زیر تماس بگیرید